الثلاثاء، أبريل 08، 2003
خواستني ها کم نيست ، من و تو کم بوديم ، خشک و پژمرده و تا روي زمين خم بوديم .
گ�تني ها کم نيست ، من و تو کم گ�تيم ، مثل هزيان دم مرگ از آغاز چنين در هم و بر هم گ�تيم .
ديدني ها کم نيست ، من و تو کم ديديم ، بي سبب از پائيز جاي ميلاد اقاقي ها را پرسيديم .
چيدني ها Ú©Ù… نيست ØŒ من Ùˆ تو Ú©Ù… چيديم ØŒ وقت Ú¯Ù„ دادن عشق روي دار قالي بي سبب ØØªÙŠ Ù¾Ø±ØªØ§Ø¨ Ú¯Ù„ سرخي را ترسيديم .
خواندني ها کم نيست ، من و تو کم خوانديم ، من و تو ساده ترين شعر سرودن را در معبر باد با دهاني بسته وا مانديم .
من و تو کم بوديم ، من و تو اما در ميدانها ، اينک اندازه ما مي روئيم .
ما به اندازه ما مي بينيم ، ما به اندازه ما مي چينيم ، ما به اندازه ما مي روئيم ، ما به اندازه ما
مي گوئيم .
من Ùˆ تو Ú©Ù… نه Ú©Ù‡ بايد شب بي رØÙ… Ùˆ Ú¯Ù„ Ùˆ مريم Ùˆ بيداري شبنم باشيم .
من و تو خم نه و در هم نه و کم هم نه که مي بايد با هم باشيم .
من Ùˆ تو ØÙ‚ داريم در شب اين جنبش نبض آدم باشيم .
من Ùˆ تو ØÙ‚ داريم Ú©Ù‡ به اندازه ما هم شده با هم باشيم .
من Ùˆ تو ØÙ‚ داريم Ú©Ù‡ به اندازه ما هم شده با هم باشيم .
من Ùˆ تو ØÙ‚ داريم Ú©Ù‡ به اندازه ما هم شده با هم باشيم .
من Ùˆ تو ØÙ‚ داريم Ú©Ù‡ به اندازه ما هم شده با هم باشيم .
من Ùˆ تو ØÙ‚ داريم Ú©Ù‡ به اندازه ما هم شده با هم باشيم .
من Ùˆ تو ØÙ‚ داريم Ú©Ù‡ به اندازه ما هم شده با هم باشيم .
گ�تني ها کم نيست !
4/08/2003 12:18:00 ص