الجمعة، مايو 02، 2003
دشتها آلوده ست
در لجنزار گل لاله نخواهد روئيد
در هوای ع�ن آواز پرستو به چه کارت آيد ؟
�کر نان بايد کرد
و هوايی که در آن
ن�سی تازه کنيم
گل گندم خوب است
گل خوبی زيباست
ای دريغا که همه مزرعهء دلها را
عل� هرزهء کين پوشانده
هيچکس �کر نکرد
که در آبادی ويران شده ديگر نان نيست
و همه مردم شهر
بانگ برداشته اند
که چرا سيمان نيست
و کسی �کر نکرد
که چرا ايمان نيست
و زمانی شده است
که به غير از انسان
هيچ چيز ارزان نيست
5/02/2003 12:11:00 ص